ایالت پهناور بلوچستان، با همه تنوع فرهنگی که دارد، هنوز درمیان مردم جهان به درستی شناخته نشده است و برداشت های نادرست نسبت به این ایالت در اذهان اکثر مردم جهان وجود دارد. این مقاله به برخی از سوء تفاهم ها می پردازد که راجع به بلوچستان یافت می شود.
سوء تفاهم شماره 1: تنها بلوچها در بلوچستان زندگی میکنند!
دیگر مردم جهان که هیچ! بسیاری از مردم در دیگر ایالت های پاکستان به خصوص ایالت پنجاب معتقدند که تنها بلوچها در بلوچستان زندگی میکنند. درست است که بیشتر مردم ساکن در اینجا بلوچ هستند، اما این استان چندملیتی و چندفرهنگی است که شامل پشتونها، سندیها، هزارهها، سرائیکیها، پنجابیها، هندکوییها، کشمیریها، گیلگیتیها، فارسیزبانان و حتی تاجیکها و ازبکها میشود. نکته جالب اینجا است که اکثر مردم نمیدانند که جمعیت بلوچهای ساکن در جنوب پنجاب بیشتر از کل جمعیت بلوچستان است. به طور خلاصه، بلوچستان خانهای برای چندین قومیت، فرهنگ و دین است، و تعداد زیادی از هندوان، مسیحیان و زرتشتیان نیز در بخشهای مختلف این استان زندگی می کنند.
سوء تفاهم شماره 2: مردم بلوچستان ضد نظام هستند!
اگر بگویم هر فردی که در بلوچستان زندگی میکند به شدت به این کشور علاقهمند است، دروغ گفتهام، اما این که بگوییم مردم بلوچستان ضد حکومت و نظام کشورشان هستند، نیز اغراق است. مردم ساکن در بلوچستان، به ویژه بلوچها و پشتونهای ملیگرا، از برخی سیاستها و رفتارهای دولت ناراضی هستند، اما این موضوع آنها را ضد حکومت سازد. اکثر شهروندان مخالف در این استان، همانند دیگر پاکستانیها معتقدند که کشور در مسیر درستی حرکت نمیکند، اما تفاوت این است که این ملیگرایان بهطور واضح تر از سیاستهای مخالف وحدت ملی کشور انتقاد میکنند. بهطور خلاصه، آنها مخالف حکومت نیستند بلکه با برخی از سیاستها و رفتارهای دولت مخالفند.
سوء تفاهم شماره 3: مردم بلوچستان لجوج و خشن هستند
ادعا کردن این که مردم بلوچستان کاملاً لجوج نیستند، دروغ بزرگی خواهد بود، اما این که بگوییم آنها خشن هستند، بیانصافی است. سختگیری در نظر آنها، ناشی از نظام قبیلهایشان است، جایی که لاف زدن و بروز اعتماد به نفس قوی، بخشی از شخصیت و شجاعت تلقی میشود. حتی این سختگیری نیز میتواند با نشان دادن محبت نرم شود، همانطور که ضربالمثل مشهور بلوچ میگوید: "با محبت حتی به جهنم هم میروم، اما بهشت با اجبار را نمیپذیرم."
سوء تفاهم شماره 4: مردم بلوچستان به زندگی بیقانون عادت دارند!
از اواسط دهه 1980 در کتاب های رشته جامعهشناسی کلاس دوازدهم در مدارس پنجاب، بلوچها به عنوان افرادی ناهنجار و مشغول قتل و غارتگر توصیف می شدند که این تا سال 2016 اصلاح نشد. این بدان معنی است که برای حدود 30 سال، مردم پنجاب آموزش میدیدند که بلوچها به صورت بیقانون زندگی میکنند و بسیاری هنوز به این باور دارند. این موضوع صحت ندارد؛ بلوچستان با وجود این که کمجمعیتترین استان پاکستان است، به مرکز علم و فرهنگ و کتابخانهها تبدیل شده است. مردم این استان به کتابها علاقه زیادی دارند، به طوری که در «جشنواره ادبی کویته» در سال 2022 به اندازه هفت میلیون روپیه کتاب به فروش رسید. تنها در کویته صدها کتابخانه تک اتاقی وجود دارد که مردم، اتاقهای شخصی خود را به کتابخانه تبدیل کردهاند، زیرا در کتابخانههای عمومی فضای کافی برای مطالعه باقی نمانده است. همچنین در سراسر بلوچستان مراکز آموزش خصوصی، آکادمیهای زبان انگلیسی و مراکز آموزشی آزادکاری (فریلنسینگ) بسیاری وجود دارد. علاوه بر این، بسیاری از مردم بلوچستان به کتابخانهها کتاب اهدا میکنند. همچنین مردم بلوچستان نه تنها در نهادهای مختلف مشغول به کار هستند، بلکه در سیاست نیز فعالانه مشارکت میکنند. بهطور خلاصه، نرخ جرایم در بلوچستان حتی از میانگین کشور نیز کمتر است و مردم بلوچستان در زمینههای مختلف مشارکت پررنگی دارند.
سوء تفاهم شماره 5: بلوچستان قابل زندگی نیست
درست است که به دلایل متعدد، بلوچستان دیگر به اندازه گذشته امن نیست، اما این که تصور کنیم مردم هنوز چگونه در بلوچستان زندگی میکنند، بیانگر تصورات اشتباه و وحشتناک است. بزرگترین منبع این تصورات نادرست، رسانهها هستند. به عنوان مثال، در سال 2013، بیبیسی، کویته را "جهنم روی زمین" نامید، که اکنون آن توصیف قدیمی شده است. ممکن است که بخش بزرگی از بلوچستان به دلایل مختلف برای گردشگران امن نباشد، اما قابل زندگی است. مردم بلوچستان نیز مانند سایر انسانها روزانه به دنبال کسب درآمد، تفریح و فعالیتهای مختلف هستند، و بهطور خلاصه، بلوچستان قابل زندگی است.
سوء تفاهم شماره 6: مردم بلوچستان با پنجابیها دشمنی دارند
ادعا کردن این که پنجابیها بهطور عمومی در بلوچستان استقبال میشوند، اغراقآمیز خواهد بود. پس از قتل نواب اکبر بگتی در 26 آگوست 2006، ترور پنجابیها افزایش یافت، اما نمیتوان کل بلوچستان را مسئول این جنایات دانست؛ چراکه تعداد زیادی از پنجابیها در بلوچستان ساکن و شاغل هستند. به عنوان مثال، یک معلم مدرسه از همکار پنجابی اش پرسید: "چرا بلوچستان را ترک نمیکنید؟" در حالی که بسیاری از معلمان پنجابی بلوچستان را ترک کرده بودند. او با اعتماد پاسخ داد: "مگرکسی میتواند مادرش (وطن و زادگاهش) را ترک کند؟" به طور خلاصه، پنجابیها در گذشته نزدیک در بلوچستان با مشکلاتی مواجه شدند که محکوم برانگیز است، اما این بدان معنا نیست که مردم بلوچستان از آنها متنفرند یا با آنها دشمنی دارند. لازم است درک شود که اکثریت افرادی که بر سیاستهای کشور تأثیر میگذارند، پنجابیها هستند و این امر تنها باعث نگرانی در بلوچستان نشده بلکه در دیگر نقاط پاکستان نیز این نگرانی وجود دارد.
سوء تفاهم شماره 7: در بلوچستان سرداران حاکم هستند
در واقع، بسیاری از بزرگان بلوچستان، حتی به آداب و رسوم خود نیز پایبند نیستند و داستانهای زیادی از رفتار خشونتآمیز آنها با قبیله شان وجود دارد. اما این موضوع در کل بلوچستان عمومیت ندارد و نظام قبیلهای بلوچستان به مانند گذشته باقی نمانده است. نظام قبیلهای بلوچستان با نظام قبیلهای سند و جنوب پنجاب متفاوت است. یک سردار برای قانونیکردن قدرت خود به رای مردم قبیله نیاز دارد و اگر واقعاً حاکمان بلوچستان بودند، نیازی به درخواست رای از مردم نداشتند. حتی مهندسی سیاسی در بلوچستان گواه این موضوع است که بسیاری از سردارانی که شایسته این مقام نیستند، برای قانونیکردن قدرتشان به حمایتهای خارجی نیاز دارند. به طور خلاصه، در بلوچستان همان افرادی حکومت میکنند که در پاکستان حکومت میکنند.
به طور کلی، سوء تفاهمات متعددی در مورد بلوچستان و مردم آن وجود دارد. هرچند نمیتوان این باورها را بهطور کامل رد کرد، اما تا حد زیادی نادرست هستند. رسانه های ملی پاکستان به بهانه های مختلفی، تصویر منفی و اطلاعات نادرستی از بلوچستان منتشر می کنند و سعی دارند مردم بلوچستان را از دیگر ایالت ها جدا و متنفر نسبت به یکدیگر نشان دهند. بنابراین، لازم است که رسانهها تصویر واقعی از بلوچستان ارائه دهند و از طریق برنامههای تبادل فرهنگی، مانند جشنوارههای فرهنگی بلوچستان در دیگر ایالت های پاکستان و نیز کشورهای همسایه و جشنوارههای فرهنگی ایالت ها و کشورهایی که شباهت زیادی به فرهنگ بلوچستانی ها دارند، بین مردم این دو استان تقویت شود.
مقاله نویس: اسدالله رییسانی
منبع مقاله: سایت مقاله های اردو
نظر شما